Monday, March 27, 2006

جهل


واژه ملی شاید از معدود کلماتی همچون آزادی است که دیکتانورها و خودکامکان به کرات ان را درگفتمان سیاسیشان از آن یاری می طلبند.
ولی در فرهنگ نامه یا قاموس تمامیت خواهی این دوبا اندکی اختلاف درج و تعبیرشده اند.
در این قاموس واژه ی ملی مترادف است با مفاهمی چون خواسته خانواده معظم آقازاده ها و آقایان پروار خودی که حضرت ولی نعمت آنها ،همیشه از افتادن سیب گندیده جمهوری اسلامی و دلار های نفتی بد بو از دهان و دستشان به دامن غیر های نیمه خودی تماع نگران بود.تعبیر دیگر این کلمه مصلحت نظامی است که الحق بزرگترین امامه ای است که از بدو تاریخ متشعشع تشیع فقاهتی بر سرو چشم نابینای مردم ایران نهاده شده است. البته در میانه تعریف ملی می توان با اجازه مقام محترم رهبری ، این پسوند رابرای فن آوری هسته ای و موشک های شهاب کشور دوست و برادر کره شمالی و چند فقره اسلحه وخودرو سهند فرانسوی برای تهیج عامه اضافه کرد.
البته در این میان واژه ملی به فتح میم به السان حضرت رحیل کرده شان جرمی نابخشودنیست که میتوان گردن ستبر هر انسانی را دار بسپارد و ضد اسلام است.
بدیهی است تمامی دانش مردان سیاست فقاهتی از جمله جناب حداد عادل و احمدی نژاد در تلاشند تا بعد از پیوند مبارک هسته با ملیت ،بی آبرو ریزی ترکیبی اسلامی ملی یا غیر را هنگام صرف کیک زرد تقدیم پیشگاه یا مبارک و پسگاه مردم تا قیامت شهید پرور نمایند.

واما در این قاموس اسلامی فوق والمصیبت اسلامی، در باب واژه آزادی سکوت اختیار شده است و به جای آن تنها به ترسیم اشکال چفیه و دستبد و شلاق ودرجه ای نظامی و گنگ از سپاه پاسداران اکتفاکرده اند که در باب فقره آخر شگفت آور آنست که تا کنون کسی از نظامیان دنیا موفق به باز گشایی رمز آن و پی بردن به رتبه مذکور نشده است و تنها سردار پاسدار جانباز سرلشکر وسرآن مشخص شده است.