Friday, January 27, 2006

نگاه از پشت عینک خشونت


واژه ملی شاید از معدود کلماتی است که دیکتانورها و خودکامکان به کرات ان را درگفتمان سیاسیشان از آن یاری می طلبند.
ولی در فرهنگ نامه یا قاموس تمامیت خواهی این دوبا اندکی اختلاف درج و تعبیرشده اند.
در این قاموس واژه ی ملی مترادف است با مفاهمی چون خواسته خانواده معظم آقازاده ها و آقایان پروار خودی که حضرت ولی نعمت آنها ،همیشه از افتادن سیب گندیده جمهوری اسلامی و دلار های نفتی بد بو از دهان و دستشان به دامن غیر های نیمه خودی تماع نگران بود.تعبیر دیگر این کلمه مصلحت نظامی است که الحق بزرگترین امامه ای است که از بدو تاریخ متشعشع تشیع فقاهتی بر سرو چشم نابینای مردم ایران نهاده شده است. البته در میانه تعریف ملی می توان با اجازه مقام محترم رهبری ، این پسوند رابرای فن آوری هسته ای و موشک های شهاب کشور دوست و برادر کره شمالی و چند فقره اسلحه وخودرو سهند فرانسوی برای تهیج عامه اضافه کرد.
البته در این میان واژه ملی به فتح میم به السان حضرت رحیل کرده شان جرمی نابخشودنیست که میتوان گردن ستبر هر انسانی را دار بسپارد و ضد اسلام است.
بدیهی است تمامی دانش مردان سیاست فقاهتی از جمله جناب حداد عادل ولاریجانی در تلاشند تا بعد از پیوند مبارک هسته با ملیت ،بی آبرو ریزی ترکیبی اسلامی ملی یا غیر را هنگام صرف کیک زرد تقدیم پیشگاه یا مبارک و پسگاه مردم تا قیامت شهید پرور نمایند.

.

Thursday, January 26, 2006

قبله ي سياه

هرچه تلاش مي کنم در باره آقايان احمدي ومصباح ننويسم ممکن نيست .فکر مي کنم دوشانش بزرگ وطن ما را از بلا نجات داده است اول اينکه تعداد وزراي کابينه احمدي از بيست نفربيشتر است زيرا اين جناب بزرگ وار دو روز در ميان براي کسب تکليف از غيب يکي از وزراي دولت عليه ايران را از دار والخلافه آنهم بي دبدبه وکبکبه يعني حدودا 30ماشين با اسکورت به قم مي فرستد تا دعا هاي اجابت نشده ايشان از ايشان!؟ را به چاه نيمه پر شده جمکران بيندازد و اگر تعداد کثير وزرا نبود چه بسا يکي از آنها شربت وطني نيمه گس وگاز دار والبته گواري شهادت را اجبارا نوش جان مي کردند وشانس دوم ي که سراغ ساکنان خوشبخت دار السلام يا دار الکثير والسلام آمده فروتني حضرت حجت السلام و مسلمين و مشرکين و مفسدين وغيره جناب مصباح يزدي است که سر عناد با خادم الحرمين تازه به دوران ملکي رسيده را ندارد که اگر اين گونه نبود با فتوايي قبله را مي چرخواند به کجا خدا مي داند.

Sunday, January 22, 2006

بدون شرح

Friday, January 20, 2006

مبارز راه آزادي

من اشخاص زنده را آناني ميدانم که مبارزه مي کنند. بي مبارزه زندگي مرگ است
هوگو
از زماني که صور اسرافيل در باغ شاه طناب به گردن انداخته شد هميشه يکي از دل مشغولي هاي آزادگان ودگرانديشان از بين رفتن و ناتمام ماندن بر اثر ظلم خودکامگان در گوشه سياه چاله ها بوده هست . مرگ فرخي يزدي ،قتل مير زاده،خذف دکتر سامي،ناپديد شدن دودواني،سربه نيست کردن سيرجاني و هزاران دگرانديشي که نامي از آنها نيست از اين گروهند.بايددربرابر حذف وقتل وحد وحبس دگر انيشان قد علم کرد. زيرا هر يک از آنها همچون گنجي سرمايه ي ملي است که نبايد گذاشت به دست اغيار سرنوشت آنها در تاريک خانه ها رغم بخورد

Monday, January 16, 2006

تصویری ازدوسوی یک سکه تقلبی

Monday, January 09, 2006

برشت

برشت در اوج نازيسم نوشته بود:وقتي به سراغ کومنيست ها رفتند .من چيزي نگفتم زيرا من از آنها نبودم.وقتي به سراغ سنديکايست ها رفتند باز هم سکوت کردم .زيرا من کارگر نبودم .وقتي به سراغ مخالفان رفتند باز سکوت کردم زيرا مخالف بالقوه اي هم نبودم.وقتي به سراغ من امدند ديگر کسي نمانده بود تا اعتراض کند....دوستان در برابر ظلم نبايد ساکت ايستاد

Sunday, January 08, 2006

تبعيض

تبيض يعني فاشيسم وفاشيسم يعني تبعيض
چگونه امکان دارد در اسلام به احکامي تن در داد که حق زن را نيم مرد و حق اقليت را در سايه اکثريت ناديده مي گيرد؟