Friday, March 31, 2006

لرستان!؟

باز هم فاجعه؟! راستی مسئولیت خانه های سست مردم فقر یکی ازغنی ترین کشورهای نفت خیز باکیست؟!!و مسئولین کجا هستند؟

Thursday, March 30, 2006

برلین


نشست کشورهای بزرگ جهان برای یافتن راه حلی جهت بحران هسته ای ایران بعد از تصمیم شورای امنیت در برلین آغاز به کار کرد تا آنها خود را برای اقدام بعدی در صورت نپذیرفته شدن درخواستشان از سوی حکومت ایران آماده کنند وپیامی قوی تری برای رهبری ایران و عواقب پرهیز آنها از مصالحه بفرستند البته کما فی سابق روسیه و چین با بر خورد تند با ایران تا کنون مخالف بوده اند ولی امریکا و اروپا قبلا اعلام کرده اند در صورت اجتناب ابن دو کشور از همراهی با جامعه جهانی آنها رأسا اقدام به تحریم ایران خواهند کرد که با توجه به حجم مبادلات.گسترده ایران با غرب و ژاپن بعید است که رژیم تهران در دراز مدت توانایی تحمل شرایط تحریم یک جانبه غرب را داشته باشد ودر نهایت به زانو در خواهد آمد ودرآخر این چین و روسیه هستند که بازنده میدان خواهند بود.با توجه به این مطلب باید پذیرفت که آن دو کشور تنها از همراهی نکردن با غرب هدف امتیاز گیری بیشتر را دارند ودر این میان ایران به طعمه روسیه وچین برای جذب سرمایه غرب بدل شده است و همان طوری که در قضیه برخورد هند با ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای نگهبان مشاهده شد این رژیم هیچ یار سیاسی درجهان ندارد.پ

Wednesday, March 29, 2006

بیانیه

  • شورای امتیت با تاخیری طولانی قطع نامه ا ی علیه ایران صادر کرد که در آن خواسته شده ایران ظرف 30 روز به خواسته های شورا ی حکام دال بر قطع غتی سازی اورانسم گردن نهد . شکستی دیگر برای دستگاه دیپلم اسی !!؟فقاهتی

Monday, March 27, 2006

جهل


واژه ملی شاید از معدود کلماتی همچون آزادی است که دیکتانورها و خودکامکان به کرات ان را درگفتمان سیاسیشان از آن یاری می طلبند.
ولی در فرهنگ نامه یا قاموس تمامیت خواهی این دوبا اندکی اختلاف درج و تعبیرشده اند.
در این قاموس واژه ی ملی مترادف است با مفاهمی چون خواسته خانواده معظم آقازاده ها و آقایان پروار خودی که حضرت ولی نعمت آنها ،همیشه از افتادن سیب گندیده جمهوری اسلامی و دلار های نفتی بد بو از دهان و دستشان به دامن غیر های نیمه خودی تماع نگران بود.تعبیر دیگر این کلمه مصلحت نظامی است که الحق بزرگترین امامه ای است که از بدو تاریخ متشعشع تشیع فقاهتی بر سرو چشم نابینای مردم ایران نهاده شده است. البته در میانه تعریف ملی می توان با اجازه مقام محترم رهبری ، این پسوند رابرای فن آوری هسته ای و موشک های شهاب کشور دوست و برادر کره شمالی و چند فقره اسلحه وخودرو سهند فرانسوی برای تهیج عامه اضافه کرد.
البته در این میان واژه ملی به فتح میم به السان حضرت رحیل کرده شان جرمی نابخشودنیست که میتوان گردن ستبر هر انسانی را دار بسپارد و ضد اسلام است.
بدیهی است تمامی دانش مردان سیاست فقاهتی از جمله جناب حداد عادل و احمدی نژاد در تلاشند تا بعد از پیوند مبارک هسته با ملیت ،بی آبرو ریزی ترکیبی اسلامی ملی یا غیر را هنگام صرف کیک زرد تقدیم پیشگاه یا مبارک و پسگاه مردم تا قیامت شهید پرور نمایند.

واما در این قاموس اسلامی فوق والمصیبت اسلامی، در باب واژه آزادی سکوت اختیار شده است و به جای آن تنها به ترسیم اشکال چفیه و دستبد و شلاق ودرجه ای نظامی و گنگ از سپاه پاسداران اکتفاکرده اند که در باب فقره آخر شگفت آور آنست که تا کنون کسی از نظامیان دنیا موفق به باز گشایی رمز آن و پی بردن به رتبه مذکور نشده است و تنها سردار پاسدار جانباز سرلشکر وسرآن مشخص شده است.

سانسور اسلامی


ازقربانیان مقراض سلیقه دار الحکومه در تاریخ ایران می توان مصادیق بسیاری را ذکر کرد که چگونه قلم اصحاب اندیشه را خط ومحدوده بریده اند و هر از گاهی نیزکه قدرت تحمل و توان مقید کردن اندیشمندی را نداشته اند برای بسیاری چون صور الصرافیل و مختاری و پوینده بر هوایی که می کشیدند سد قساوت شدند و یا قلب و جان دیگرانی چون میرزاده عشقی به تیر غیب سربازان همیشه گم نامشان گرفتارکرداند و اگر از هر دری واماندند دودوانی ها را در ناکجا آباد و فرخی هاوسیرجانی ها را در خفیه خانه ها سر به نیست کردند.اما انچه در این میان داروی کشنده اهل اندیشه و آزادی بوده است
تلفیق عصبیت مذهبی با قدرت سیاسی است زیرا قدرت سیاسی مدام در گریز از محدودیت است وحکومت مداران ذاتا دارای خصلتی قدرت طلب هستند وقسی وقلب و رهبری اکثریت مذهبی دارای ویژگی عصبیت و عوام زد گیست و قدرت ارتکاب هر جرمی را برای صیانت از اریکه محبوبیت خویش که از آن منعم هستند دارد و به عنوان مثال می توان از قتل کسروی یاد کرد که تنها به جرم ابراز عقیده ای مخالف سلاخی شد.بلای همراهی این دو نیرو که توام چون بال های خفاشی ره به سوی تاریکی مطلق می برند. مرگ را در سایه سارشان ودیعه خداوندی ورهای بخش می گرداند وتا به انجا دایره منیت را تنکگ می گرداند که حلاج را به جرم گفتن وحسنک رابه جرم بودن با حکم حکومتی بی هراس به دار می کشد.
این مصیبتیست که ما به ان گرفتاریم .یعنی مرگ و حذف روشنفکران و دگراندیشان با حکم تکفیرو چماق حکومتی پس برای رهای تنها باید گفت که دین باید از سیاست جدا باشد

تفاهم جاهلان

Sunday, March 26, 2006

تاکید


با وجود نشانه های دال بر مذاکره بین ایران و آمریکا.وزیر خارحه آمریکا تاکید کرد که آن دولت علاقه ای به مذاکره ندارد.این یعنی تاکید بر به رسمیت نشناختن رژیم اسلامی و البته تروریسم وبس

Saturday, March 25, 2006

نشانه روی



Friday, March 24, 2006

ادامه یک روند


ای زبر دست زیر دست آزار
تا کی گرم بمـــــاند این بازار

مخروبه ای که آقای شاهرودی از آن یاد کرد اکنون چنان ویرانکده ای شده است که هرازچندی آوار ددان وجوندگان لانه کرده در آن بر سر یکی از اتباع در مانده یا درگیر با آن خراب می شود هنوز جوهر حکم برائت ضارب مسلحی که حجاریان را مورد سوءقصد قرار داد (هر چند که هم شاکی هم متشاکی از سربازان گمنام حالا به شهرت رسیده هستند ) با استفاده از ماده واحده رعوفت به خودی خشک نشده بود که سیل باز داشت روزنامه نگاران ، محاکمه و حبس فعالان جنبش دانشجویی وتبره قاتلان قتل های زنجیره ای و باز داشت وکیل آنها اغاز شدو این پروزه در عدلیه شرعیه حکومت فقاهتی راه به جای نبرده بود که پروندهای برای وبلاگ نویسان ودر این آخر آقای سلطانی را
گشودند. گویا آوار نفس گیر این خرابه تا آنجای که مردم بکوشند آن را بر سر خرابه نشینانش مخروبه ای تمام عیارنکنند کما کان ادامه دارد و ستم فقاهتی بر سلطانی امثال او همچنان خواهد رفتد تا روزی که دستی از استین به در آریم

جمهوری ا سلامی دو روست


خلیلزاد سفیر امریکا در عراق هنوز باب گفتگوی محدود گشوده نشده رژیم ایران را به دو روی در امور عراق متهم کرد. شاید یاد آوری این نکته بی فایده نباشد که در اوج جنگ ایران وعراق امریکا برای حفظ توازن قوای دو طرف و نگران از مانور تانک های روسی در مرزهای بی دفاع ایران مک فارلین را به عنوان رابط تماس به ایران گسیل داست. اما سران حکومتی بعد از برطرف شدن نیازهای تسلیحاتی موقتشان بر خلاف عرف دیپلاماتیک با نماینده همچون اسیری در دام سیاست رفتار کرداند و تا اخر خط وقاحت سیاسی پیش رفتند. البته این گونه دو رو نرخورد کردن تنها به دخالت در عراق یا برخورد با غرب محدود نمی شود.بلکه در عرصه فرهنگ ومدیریت داخلی نیز کاملا اشکار است ونمونه بارز ان سانسور خبری و ارائه اطلاعات نادرست به خورد مردم است که در قضیه هسته ای می توان نمود ان را به راحتی دید به نحوی که هنوز ابعاد فاجعه پیش رو برای مردم کاملا آشکار نشده است این دوگانگی کردار و گفتار به حدی است که به راحتی می توان در تمام عرصه ها غیر خودی رفتار کردن رژیم با مردمی که در لوای آن زندگی می کنند را با ذکر مثال به کاوش نشست.آیا نباید به خلیل زاد یا هر ناظروذی نفعی حق داد که اعتمادی به مدیریت و سیاست آخوندی نداشته باشد ایا حکومت مداران اسلامی ایران در ایجاد دردسر برای هر کسی که توانسته اند خوداری کرده اند؟ با دیدن این گونه دوگانه رفتار کردن های فقهای حکمتی ایران بایدبه یاد گفتار جرج بوش بعد از یازده سپتامبر افتاد که در وصف آدم کشانی که آن واقعه را افریده بودند گفت:آنها محدودیت اخلاقی ندارند بلکه محدودیت تکنولوژیک دارند.آیا سران اسلامی حاکم بــــــــــــــــر ما محدودیت اخـــــــــــــلاقی دارند

Thursday, March 23, 2006

تقسیم غنائم

Monday, March 20, 2006

سال نومبارک


نوروز به همه هم میهنان گرامی باد به امید دیدن سال آزادی و سر بلندی ایران

Sunday, March 19, 2006

چهار شنبه سوری

Saturday, March 18, 2006

مرد


صارده بزرگان مشاهیر و اندیشه هایشان گویی در ایران کنونی به یک بلای مهاک و کشنده بدل گشته است. ایران .کنونی شاید تنها مملکی باشد که می توان با سدگی وبی توجه به دلایل مدون تلاش امیر کبیرش را برای در هم شکستن قدرت روحانیون عصرش و مخلفت با قانون بودن آنها و بست نشینی ها وضد تجدد بودنشان را در هنگام سخن رانی ها از تریبون به فراموشی سپرد و انقلاب عصر روشنفکری و قانونگرایش را به انقلاب مشروطه کردن سلطنت فرو کاست و میرزاده عشقی را از دشمن روحانیت و خصم آنها با ویرایش اشعارش به یار ملا مدرس تبدیل کرد ودر بلندگوی سیما اندیشه چپ گرایانه وحتی تمبرهای یاد بود نهضت جنگل رانادیده گرفت واز اجیر شده روسیه نو انقلاب به عنوان مبارز ضد استعمار یاد کرد وپنداشت که انتصاب استعمارکذایی خاص بلوک غرب است و آن دیگری اکنون نابود شده، یگانه قددیس عالم است وبس. ودر این کذب تاریخ تا آنجا ترک تازی کرد که اصلاحات بنیادی که رضا شاه ایجاد کرد و هنوز پایه های اقتصاد و مدنیت ایرانی بر آن استوار است را ویران کنند خواند و مصدق ویارانش را برای ناکام ماندن نهضت ملی نفت مستوجب توبیخ و تهمت سوی ناکسانی چون کاشانی و مکی دانست که روزی ضاهرا یار نهضت بودندودیگر روز بارآن شدند وکمرش را شکستند.جالب آنکه آقا!! در یکی از آخرین مصاحبه هایش دربطن دفاع از شخصیت چون مدرسی تلاش کرده مخلفت و کارشکنی خود را در برابر نهضت ملی عصرش تبرئه کند و در پاسخ به مصاحبه کننده گفته است مدرس باجمهوری شدن زضا شاهی کشور، مخالف بود زیرا آن را دست پرداخته استعمار می دانست و در سطر زیرین باز از مدرس نقل قول می کند که اگر چه مشروطه را آنهااستعمار بر پا کردند ما آمادگیش را نداشتیم ولی خیر از هر که رسد خیر است.از سخنان پر باری که آقا!؟ از زبان مدرس نقل کردند جز تناقض گویی آیا چیزی دیگر می شود بر داشت کرد. چون خیر جمهوریت را وا می نهد و در حالی که می توانست با همان استدلالی که بر مشروطیت داشت به استقبال جمهوریت رضا شاهی نیز برود و در نظر بگیرید که تاریخ علی الرغم عدم امکان پیش گویی چگونه رغم می خورد. رضا شاه به اولین رئیس جمهور بدل می شد و بعد از جنگ جای خویش را به رئیس جمهوری محمد رضا می داد و بعد از ریاست جمهوری قوام و خروج قوایی بیگانه با همت او نوبت به دکتر محمد مصدق و نهضتش می رسید و تا آنجا این سلسله ادامه یدا می کرد که با ظرفیت سازی سیاسی جانعه چپ ها و اسلامی های که جز نقش بر اندازی و واپس گرایانه در تاریخ ایران نداشته اند شاید می توانستند در برهه ای اریکه ریاست جمهوری را اشغال کنند و بی هزینه ای چون انقلاب اسلامی بطلان ارائشان بر همگی اشکار شود و روال انتخابات واقعی ریاست جمهوری واقعی ادامه پیدا می کرد بی انکه ظربات محلکی چون دیگرگونی های دهه30و50 خورشیدی بر ممالکت وارد شود. حالا توجه کنید که مخالفت.ودخالت مراجعی چون مدرس و کاشانی و خمینی و سیستانی در سیاست تا چه حد می توانندکشوری را در سراشیب نیستی قرار دهد.

Friday, March 17, 2006

زندانی

سیاست و به آن پرداختن به سیاست درهیچ کشور آزادی جرم محسوب نمی گردد.وحتی دول برای مشارکت اقشار جامعه خویش دراحزاب واقعی و کثرکت گرایی،انواع مشوق ها را قائل می شوند. اما در رژیم فقاهتی ایران بسیاری از روشنفکران و دگراندیشان جامعه جان خویش را برای پرداختن به آن از دست داده و یا می دهند و یا آنکه در زندان ها و ناکجا آبادهای قانونی وغیر قانونی که تفاوتی هم با دیگری ندارند به دست سلاخ های عقیدتی دولتی سپرده می شوند تا به انکار سیاسی خود بپردازند. دلایل مخالفت یک رژیم تمامیت خواه با رفتارهای دمکراتیک اتباعش ازهیچ نگاه خردمندی پنهان نیست. اما هر رژیمی در پوست اندازی های خود و با نزدیک شدن به آخرین دگر دیسی هایش د تدرجا ناچار می گردد که بسیاری از آرایی را که به آن باوری ندارد و در بطن جامه نشر دارند،برای در امان ماندن از ظربات مخالفتشان بپذیرد اکنون این سوال مطرح می گردد که چرا رژیم فقاهتی ایران از سیر چنینی به دور بوده و درمراحل دگردیسیش هر روزبه قهقرا می رود؟!یا چرا هر روز بدتر از قبل عدهای را به خیل دشمنان داخلی و خارجی خود می افزاید؟!. برای پی بردن به پاسخ چنین سوالی باید به سرنوشت لایحه جرم سیاسی در ایران فقاهتی نگریست که هرگز تنوانست از صحن مجلس فرمایشی اسلامی به عمل درآید. بارز ترین علت مخالفت ارکان نظام از میان ادله مخالفان،هر روز سخت تر شدن تعریف خودی است زیرا رژیم در خلاء مشروعیتی که گرفتارش گردیده است هر از گاهی بنا بر مصلحت بدنه کلی،قطب زاده ها یزدی ها.منتظری ها و امامی های دیگری را به قربانگاه می کشاند که با تعریف کردن جرم سیاسی در بهترین حالت نمی توان آنها را از دشمنان رژیم محسوب کرد.
تمامیت خواهی رژیم ایران که شورایی نگهبان و رهبری و مجلس اسلامی و نهاد های موازی چون مصلحت نظام و سپاه و قوه قظای اسلامی و غیره در سیکلی دائما در حال تغذیه شدن و تغذیه کردن آن هستند چنان به رکن اساسی تبدیل گشته است.که تدریجا رژیم در پی عنوان مطلقه ای می گردد که قبلا به طور غیر رسمی در قالب آن فرو رفته واست وهر روز به بهانه مخالفت با مولفه ای از مطلوب آرمانیش خواه سیاست خواه حجاب یا غیره بر خیل زندانیان خویش می افزاید.

Thursday, March 16, 2006


کانون نوسندگان که قبلا درباره هر چه بيشتر محدود شدن آزادي انديشه هشدار داده بود در بيانيه نوروزي خود ضمن گرامي داشت ياد جان باخته گان راه آزادي به ويژه سعيد سلطان پور،احمد مير اعلايي ،غفار حسيني، مختاري و پوينده خواهان روشن شدن سر نوشت پرونده قتل هاي زنجيره اي و دو عضو کانون و زهرا کاظمي وهمچنين آزادي ناصر زر افشان و اکبر گنجي شد که دوران محکميت شش ساله اش رو به پايان است
در بيانيه اين کانون ضمن درخواست براي روشن شدن وضعيت يوسف عزيزي بني طرف و محسن حکيمي امده است که اعضاي اين کانون همچنان در کنار مردم آزاديخواه،بر استقرار نهادهاي ندني و صنفي وآزادي اجتماعات پاي مي فشارد

Wednesday, March 15, 2006

تهديد گنجي

گنجي بعد از سپري کردن دوران سخت زندان به زودي آزاد خواهد شد.اما روزنامه فرادنيوز که متصب به تند روان است تهديد کرده که در صورت ادامه روند اعتراضي اکبر گنجي پرونده هاي جديد عليه او گشوده خواهد شد

سي ان ان گذارش داد که در صورت بالا گرفتن تنش ميان امريکا وايران هر چند که وزير نفت ايران استفاده ابزاري از نفت را در جهت سياست تکذيب کرده است ولي در نهايت امکان دارد که رژيم ايران جريان نفت را قطع کند(نقل به معني)سي ان ان ذخاير نفت ايران را 132 ميليارد بشکه و گاز 27/5 تريليون متر مکعب ذکر کرده است
خدا به ملت ايران فقير!؟ چه نعمتي داده که اين دولت سالاران از آن براي باج خواهي يا بزل وبخشش به کشوره هاي مانند دوست نفت خوار ش سوريه يا حيب آقا زاده ها استفاده کند. بدا به حال ايرانيان که هميشه تاريخ داراي حکومتهاي هستند مه از ملت چندين قدم و از دنيا مليون ها سلال نوري عقب ترند.

روز زن و سرنوب

روز زن باز به اشوب کشیده شد البته توسط گروه های اسلامی خواهان کرامت زن و سیمین بهبهانی کتک خورد راستی چه خبر از خانم عبادی؟!!!ایشان زن نبودند؟!!!یا

Tuesday, March 14, 2006

چه میشود نوشت ؟


وقتی که انسانیت به منجلاب سقوط می کند یعنی باید شاهد این صحنه ها بود و
گفت:مذهب یعنی خرافخه، مرگ، یعنی....و

Monday, March 13, 2006

تضادي ديگر

اين چار شنبه سوري تقويم بي صفاست
تا شعـــــــــــله هاي رنگ لبت باز داشتند
تاريخ دوگانه يکي از مشخصات بارز مليت ايراني بعد از حمله ي اعراب تبديل گشته است . براي مشخص شدن اهميت موضوع بايد لحظه اي به ديگر ملل دنيا نگريست. در ميان اعراب زبان دين سالاران و دين باوران داراي حد اقل وجوح مشترک تاريخ قمري وزبان عربي هستند و فرهنگ مذهبي انان مغايرتي بامليتشان ندارد. اما براي ايران، فرهنگ دين سالاران و دين باوران از زبان و تاريخي بيگانه يعني عربي منشا مي گيرد که تعارضي بنيادين با فرهنگ ملي آن دارد. درک اين مضوع با بررسي نمادهاي شاهنامه به راحتي امکان پذير است در قرآن ايراني به تابير هيکل روزنامه نگار مصري ،اولين و آخرين به چالش طلبيدن فرهنگ وهستي ايرانيان توسط تازيان ضخاک واعراب مهاجم صورت شعر به خود مي گيرد که داراي ارزشي بنيادين براي ايران شناسي است.متاسفانه اين دوگانگي فرهنگي هراز چندگاهي به صورتي با پشتيباني فقه شيعي قلب ايرانيان انديشمند را مي آزارد که نمونه ان بر خورد ايام متعدد سوگواري هاي مذهبي با چشن هاي ايراني است که امسال در برخورد اربعين با عيد باستاني تجلي کرده است.پ

Sunday, March 12, 2006

آزادي بيان

ارزش آزادي بيان و راهاورد ان را تنها در سرزمين هاي و جوامعي مي توان يافت که به درجه اي از رشد افتصادي و فرهنگي رسيده اند زيرا رشد و ترقي يک مملکت در عرصه هاي مختلف تناسبي مستقيم با امنيت پايدار پيکره جامعه و ودر صد مشارکت مردم وضريب شارکت مخلفين ومعترضين به ساختار حکومت دارد.براي بررسي اين موضوع و آشکار شدن تفاوت يک جامعه ي بسته با پويا و تاثيرات آن ( جداي از تاثير زير ساختارها )مي توان به نحوه بهره وري دو حکمت متفاوت ازيک فرصت اقتصادي يکسان پرداخت.بعد از جنگ دوم جهاني دولت امريا (ترومن) براي مبارزه با رکود اقتصادي ورشد کمونيست امتيازاتي را به عنوان اصل چهارم در اختيار دول مختلف از جمله ايران وآلمان قرار دارد که دو نتيجه متناقض حاصل شد . در يکي بنيان هاي اقتصادي را احيا کرد و در ديگري عمده ي منابع بجاي پايه ريزي صنايع مادر در ميانه راه و تحت نظارت وزرا و متخصصين خودي !!به جيب زده شد.آنچه باعث اين امر گرديد آزادي نسبي نظارت منتقدين و رسانه هاي همگاني آلمان بر روند ماجرا در آن زمان بود يعني دقيقا آنچه نبود آن جمهوري اسلامي تحت تاثير قرار داده ودر فقدان خرد سياسي و زير تاثير گروهاي ذينفع منافع ملي را به بازي گرفته است . .

Saturday, March 11, 2006

باز هم خشونت




تجمع روز زن باز هم به خشونت کشيده شد نوشتم تجمع چون وقتي که تعداد محدودي انسان براي اعتراض به وضع زن ها يک جا گرد هم مي آيند بايد به دنبال انسان ها گشت و گفت آنچ يافت مي نشود آنم آرزوست.حالا معناي کفن سياه مير زاده ي عشقي رو مي فهمم. حتما بخوانيد!در هر صورت اين چند تا و نصفي آدم رو هم که تار و مار کردن وسیمین بهبهانی هم مورد ضرب و شتم واقع شد ، خيال همه اهل دیانت خاصه نمایندگان زن ، راحت راحت که آب از آب تکون نخورد. افسوس که دراين آب خاک قدر زن را هيچ کس نمي داند مخصوصا خود زنها. مخالفيد به تعداد معترضين را نگاه کنيد اگر چه هميشه کيفيت بر کميت ارجعيت دارد بايد به آينده اميد وار بود شايد روزي زنهاي ايراني هم حقوقي مطابق با منشور حقوق بشر به دست آورندو از چهار ديواري مرتفعي که که فقه شيعي بر گرد آنان به نام حجاب کشيده خارج شوند.

Wednesday, March 08, 2006

آغاز مصيبت

پرونده ايران به شوراي امنيت ارجاع شد. اين يعني آغاز مصيب .جهل حکام چه افتي را به جان ايران انداخت. بايد بنويسم در اين شرايط سکوت هر آزاده ايراني خيانت به مام وطن است .زيرا بلايي که حکام اسلامي برايران انداخته اند آتشي است که دامن همه را خواهد گرفت و تنها راه خلاصي از آن آزادي و نيل به مردم سالاري در ايران است وبس چرا که در سايه استبداد جز جنگ وچهل و خشونت خاربني نيست

انتظار سرد

همه ايرانيان منتظرند تا ببيند عاقبت اين عفريت جهل همهگيمان را به سراشيب چگونه سقوطي خواهد انداخت؟ امروز سومين روز شوراست. وظاهرا بحث در آنجا ادامه دارد.اوضاع ايران هر آگاه به تاريخي را به ياد دوران قجر خواهد انداخت که در شرايطي که دنيا رو به انقلاب صنعتي داشت سران قاجارو دوله ها تنها در فکر ثبات خود بودند ودر عهد نامه هاي که منعقد مي کردند جز با پذيرش پيش شرط تائيد سلسله ي خود حاظر به مذاکره نبودند و حالا هم از بلندگوها و ميکرفونهاي ايران جز از مصلحت نظام سخني به ميان نمي آيد گويي که فرصت ها و ايران يک بار به پاي انديشه قجر سوخت و حالا به دست تفکر عهد هجري به باد فنا مي رود

Tuesday, March 07, 2006

ثانيه هاي تلخ

لحظاتي قبل اعلام شد که:جمهوري اسلامي با تعليق غني سازي در صورتي که در حد تحقيقاتي اجازه داشته باشد به فعاليت هسته اي بپردازد موافقت مي کند.چرا بايد جهان به ايران اعتماد کند؟وقتي که آلمان نازي پيماني را که در آن ظرفيت هاي محدود تسليحاتي براي آنها بعد از جنگ اول در نظر گرفته شد نقض کرد در واقع جنگ دوم جهاني آغاز شده بوداما کسي به آن پيمان شکني ساده اما اساسي توجه ي نکرد تا آن فجايع بزرگ رخ داد.حالا جمهوري اسلامي با نقض چندين .چند باره پيمانهاي جهاني همان راه را طي مي کند که فاشيسم رفت.بدا به حال دنيا اگر سياست فقاهتي و پيامد هاي آن را دست کم بگيرد.

Monday, March 06, 2006

آغاز فاجعه


پرونده تخلفات هسته اي ايران امروز براي بحث در شوراي حکام مطرح گردده وبه احتمال زياد به شوراي امنيت ارسال مي گردد.اما آنچه در اين ميان جداي ازعواقب اين سياست کوته نظرانه سران خودخواه جمهوري اسلامي،هر انسان آزاده ي را به حيرت وتاسف وا مي دارد.بي توجهي حکام ايران به خواست مردم در دوري از فاجعه و سوق دادن ما به سوي گرداب بي تدبيري خود است . انگاري اين بار بايد تا نوشيدن جام ذهر توسط جانشين خميني،ضربات فاجعه ي به مراتب بدتر از جنگ را در کمترين زمان تحمل کنيم وهر چه بيشتر شاهد ويراني وطن توسط رژيم ديکتاتوري فقاهتي باشيم.ن

Sunday, March 05, 2006

روز زن گرامي باد

روز زن در پيش است به اميد روزي که زنان ايراني هم عا حقوق هم جنسان خود در کشورهاي آزاد برخور دار باشند زيرا تنها در آن روز است که با برخورداري نيمي از نيکره ي جامعه ار حقوق بشرمي توان اميد وار بود که آزادي در جامعه نهادينه شده است وآينده ديگر از کنترل منيت ديکتاتوري خارج شده است

Thursday, March 02, 2006

اعدامي ديکر


صــحبت از پژمردن يک برگ نيست
واي جنــــــــــــگل را بيابان مي کنند
دو انسان ديگر به نام هاي مهدي نواصري وعلي عفراوي به دار آويخته شدند. آنچه سواي درداور بودن نگاه به عفريت مرگ و روا بودن اين عمل،قلب هر ازاده ي را به درد مي آورد محاکمه ي اين افراد در سکوت و به دور از چشم خبرنگاران و افراد بي طرف است. آيا خوني ناحق به زمين ريخته نشده است؟در نضامي که دادگاهاي ان به بيدادگاه مشهور است وهر شهر وند ايراني حداقل خاطره ي تلخ را از ان سيستم مظلوم کش دارد آيا مي توان به راي قضاتي که در کسوت روحانيت هستند نسبت به کساني که از فلسفه انان انزجار دارند خاطر جمع بود؟ انچه که مسلم است اواي عفريت مرگ دير گاهي است که در ايران طنين دارد .با تاسف از جان باختن دو انسان اميد روزي را دارم که ديگر مرگ سالاري در ايران نباشد.