بيانيه شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت
بيانيه شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در اعتراض به تعرض دولت و نهادهاي امنيتي به دانشگاههاي كشور
متاسفانه در چند روز گذشته اقدامات تمامیت خواهان، سپهر سیاسی اجتماعی کشور را غم بار تر از پیش کرده است. ایشان بدون کوچکترین روا داری نظر مخالف و حتی متفاوت با آرا خویش قصد در حذف کامل دیگران دارند
بستن نشریات و روزنامه ها، بر خورد با احزاب مستقل و تحول طلب، رفتار خصمانه با سندیکا های کارگری، برخورد های قرون وسطایی با دانشگاهیان درهمه سطوح فعالیت های دانشجویی، تا بوجود آوردن فقر و بی کاری فراگیر و… همه و همه آتشی در سینه وطن دوستان و آزادی خواهان و معتقدان به دموکراسی بر پا می کند
نشستن افراد بی صلاحیت بر مسند قدرت از آن جهت خطرناك است كه مي كوشند با خفه كردن صداي مخالفان جلوي هر گونه انتقاد از ضعف ها و ناشایستگی هایشان را بگيرند و سر در برف فرو مي برند به اين اميد كه ديگران آنها را نبينند. از سوي ديگر مي كوشند با ايجاد اشوب و بلوا و انداختن گناه آن به گردن ديگران دليلي براي بي درایتی خويش بيابند. اما دولت امنیتی نهم که در فقدان شرایط انتخابات آزاد و به قول آقای خاتمی بی اخلاقی و با کمترین در صد آرا در کل انتخابات های ریاست جمهوری اخیر ایجاد شده است خود روایتی دیگر در مسدود کردن تمام راههای ارتباطی مردم با حکومت دارد
دولتي كه سوار بر امواج پوپوليسم و به كمك نيروهاي نظامي و شبه نظامی بر مسند حكومت تكيه زده است ،در ابتدا شعار آوردن نان بر سر سفره مردم را مطرح نمود و لیکن از قضا نه تنها نان بر سر سفره كسي نیامده است بلكه هزاران كارگر به علت بی تدبیری و نالایقی مسولان در این دولت، نيز بي كار شده اند. اما مسولین امور هر یک همانند گذشته با جار و جنجال و سر دادن شعار هایی تو خالی تر از دیگری، می كوشيد گناه اين بي لياقتي و بي تدبيري را به گردن دشمنان خيالي داخلي و خارجي بيندازد. از چشم آقایان حاکم بر دولت روزنامه نگاران، اقلیتهای قومی مذهبی، کارگران، دانشگاهیان و هر قشر و جریانی که این قابلیت را داشته باشد که بتواند با مطرح کردن پاره ایی از حقوق نقض شده ایرانیان وجهه سیاسی و اجتماعی کسب کند، خطر بالقوه برای امنیت نظام است!
متاسفانه مسولین در دولت نهم به جای بر خورد واقع بینانه با مسائل و مشکلات خانمانسور ایران و ایرانیان و استفاده از ظرفیت های دانشجویان، اساتید، روزنامه ها، روشنفکران، کارگران و تمامی دلسوزان کشور، براي خفه كردن صداي منتقدان و جلوگيري از نمايان شدن ضعفهایشان روزنامه ها را تعطيل مي كند و روزنامه نگاران و انديشمندان را به زندان مي اندازد و اكنون نيز در ننگین ترين اقدام تاريخ معاصر ايران سرگرم اخراج دوباره دانشجويان و اساتيد است تا خاطره تلخ انقلاب فرهنگی که موجب هرز رفتن چندین نسل از
بستن نشریات و روزنامه ها، بر خورد با احزاب مستقل و تحول طلب، رفتار خصمانه با سندیکا های کارگری، برخورد های قرون وسطایی با دانشگاهیان درهمه سطوح فعالیت های دانشجویی، تا بوجود آوردن فقر و بی کاری فراگیر و… همه و همه آتشی در سینه وطن دوستان و آزادی خواهان و معتقدان به دموکراسی بر پا می کند
نشستن افراد بی صلاحیت بر مسند قدرت از آن جهت خطرناك است كه مي كوشند با خفه كردن صداي مخالفان جلوي هر گونه انتقاد از ضعف ها و ناشایستگی هایشان را بگيرند و سر در برف فرو مي برند به اين اميد كه ديگران آنها را نبينند. از سوي ديگر مي كوشند با ايجاد اشوب و بلوا و انداختن گناه آن به گردن ديگران دليلي براي بي درایتی خويش بيابند. اما دولت امنیتی نهم که در فقدان شرایط انتخابات آزاد و به قول آقای خاتمی بی اخلاقی و با کمترین در صد آرا در کل انتخابات های ریاست جمهوری اخیر ایجاد شده است خود روایتی دیگر در مسدود کردن تمام راههای ارتباطی مردم با حکومت دارد
دولتي كه سوار بر امواج پوپوليسم و به كمك نيروهاي نظامي و شبه نظامی بر مسند حكومت تكيه زده است ،در ابتدا شعار آوردن نان بر سر سفره مردم را مطرح نمود و لیکن از قضا نه تنها نان بر سر سفره كسي نیامده است بلكه هزاران كارگر به علت بی تدبیری و نالایقی مسولان در این دولت، نيز بي كار شده اند. اما مسولین امور هر یک همانند گذشته با جار و جنجال و سر دادن شعار هایی تو خالی تر از دیگری، می كوشيد گناه اين بي لياقتي و بي تدبيري را به گردن دشمنان خيالي داخلي و خارجي بيندازد. از چشم آقایان حاکم بر دولت روزنامه نگاران، اقلیتهای قومی مذهبی، کارگران، دانشگاهیان و هر قشر و جریانی که این قابلیت را داشته باشد که بتواند با مطرح کردن پاره ایی از حقوق نقض شده ایرانیان وجهه سیاسی و اجتماعی کسب کند، خطر بالقوه برای امنیت نظام است!
متاسفانه مسولین در دولت نهم به جای بر خورد واقع بینانه با مسائل و مشکلات خانمانسور ایران و ایرانیان و استفاده از ظرفیت های دانشجویان، اساتید، روزنامه ها، روشنفکران، کارگران و تمامی دلسوزان کشور، براي خفه كردن صداي منتقدان و جلوگيري از نمايان شدن ضعفهایشان روزنامه ها را تعطيل مي كند و روزنامه نگاران و انديشمندان را به زندان مي اندازد و اكنون نيز در ننگین ترين اقدام تاريخ معاصر ايران سرگرم اخراج دوباره دانشجويان و اساتيد است تا خاطره تلخ انقلاب فرهنگی که موجب هرز رفتن چندین نسل از
فرهیختگان ایران و هدررفتن سرمایه های این مرز و بوم شد، اذهان را بیش از پیش آزرده خاطر کند
1
فشار به دانشگاهها بدان جهت صورت مي گيرد كه تنها صداي منتقد باقي مانده در كشور را نيز خاموش نمايد تا ديگر نقدي بر
فشار به دانشگاهها بدان جهت صورت مي گيرد كه تنها صداي منتقد باقي مانده در كشور را نيز خاموش نمايد تا ديگر نقدي بر
اقدامات نابخردانه و بدور از عقلانیت ایشان، صورت نگيرد. در حالی که دیپلماسی حاکمیت در بحران هسته ایی ایران زمین را هر روز بیش از پیش به لبه پرتگاه نزدیک می کند، در شرایطی که بر اساس تصمیمی بر خلاف قانون اساسی دو انتخابات شورای شهر و خبرگان رهبری به خاطر تمایل و خواست قدرت تجمیع شده است. در حالی که مردم ایران وضعیت وخیم اقتصادی را تجربه می کنند که منابع طبیعی ایران توسط آقایان و آقازادگان به تاراج می رود و طرح های کارشناسی نشده هر روز بیشتر و بیشتر ایرانیان را در نکبت فقر گرفتار می کند و… . در این میان تنها جایگاهی که برای دفاع از حقوق ضایع شده ایرانیان باقی مانده است، دانشگاه است و بس .گردبادی كه پيش ازاين مطبوعات و نهادهاي مدني را درنورديده بود، اكنون در صدد تخریب آخرين سنگر آزاد انديشي است
2
موج جديد اين برخوردها با اظهارات رئيس دولت مبني برتسلط سكولارها بر دانشگاهها آغاز گرديد و از همان ابتدا نيز معلوم بود اين
موج جديد اين برخوردها با اظهارات رئيس دولت مبني برتسلط سكولارها بر دانشگاهها آغاز گرديد و از همان ابتدا نيز معلوم بود اين
سخنان آغاز انقلاب فرهنگي دیگری است كه هدفی جزحذف منتقدين از دانشگاهها ندارد
3
توجه به ابعاد اين یورش بي شرمانه نيز خالي از لطف نمي باشد احضار قريب به دويست دانشجو در طول چند روز به كميته های انظباطي، صدور احكام محرومیت از تحصیل براي دانشجويان، جلوگيري از ادامه فعاليت انجمن های اسلامي، توقیف نشرياتدانشجويي و محدود کردن کانونهای فرهنگی تنها گوشه اي از اين تهاجم گسترده به دانشگاه است
4
توجه به ابعاد اين یورش بي شرمانه نيز خالي از لطف نمي باشد احضار قريب به دويست دانشجو در طول چند روز به كميته های انظباطي، صدور احكام محرومیت از تحصیل براي دانشجويان، جلوگيري از ادامه فعاليت انجمن های اسلامي، توقیف نشرياتدانشجويي و محدود کردن کانونهای فرهنگی تنها گوشه اي از اين تهاجم گسترده به دانشگاه است
4
اما بي خردانه ترين اقدام در روزهاي گذشته عدم ثبت نام دهها تن از فعالين دانشجويي پذيرفته شده در آزمون مقطع فوق ليسانس در دانشگاههاي مختلف كشوربود. براساس این اقدام که نقض آشکار اعلامیه جهانی حقوق بشر است، ادامه تحصیل برای دانشجوياني كه وجه مشترك آنان انتقاد از كج سليقگي و بی درایتی مسئولان است – و شامل فعالين در نشريات، شوراهاي صنفي، انجمنهاي اسلامي و کانونهای دانشجویی مي باشد– با تهدید جدی روبرو شده است. نهاد های امنیتی دانشجویان را به دسته های مختلف تقسیم کرده اند و با هر دسته به شیوه ایی خاص و البته به دور از شرایط انسانی بر خوردمی کند. در این میان نه تنها دانشجویانی که در فعالیهای سیاسی و اجتماعی حضور داشته اند بلکه دانشجویانی نیز که در امور صنفی و آموزشی فعال بوده اند به کمیته های انظباطی فرا خوانده شده اند و ادامه تحصیل برای ایشان با تهدید جدی نهاد های قدرت در داخل و خارج دانشگاه روبرو شده است. این امر نشان دهنده زبونی حاکمیت است و از جُبن و خوف بیش از حد دلشیفتگان قدرت از دانشگاه و دانشجویان حکایت می کند.شرم آور است که عده ای خود را مجری عدالت علوی معرفی کنند و لیکن به سخنان روشنگر و حق محور علی به مالک اشتر بی اعتنا باشند و دیگر گونه عمل کنند؛ آنجا که ایشان می فرمایند ای مالک شرم بر تو اگر کسی در ملک تو با لکنت سخن خویش را بر زبان بیاورد.ولی بسیارند دانشجویانی که به خاطر ترس از اعلام قطعی شدن عدم اجازه ادامه تحصیل توسط نهادهای امنیتی، حتی جرات نمی کنند فریاد مظلومیت خویش را سردهند!!!
5
اين هجمه در حالي صورت مي گيرد كه مسئولين وزارت علوم در اظهاراتي مضحك از بسترسازي براي فعاليتهاي دانشجويي دم مي زنند و هر روز با لفاظيهاي گوناگون سعي در زيبا جلو دادن رفتار ننگ آور اين كابينه امنيتي و نظامي دارند. گویی ایشان در کذابی از یکدیگر سبقت می جویند!مسولین وزارت علوم تلاش می کنند اعمال حذفی و استبدادی خویش را در شعار تساهل و تسامح و پذیرفتن کثرت پنهان کنند.طرح هایی نظیر خانه تشکلها در حالی شکل گرفت که بسیاری از انجمنهای عضو دفتر تحکیم وحدت–بزرگترین و فراگیر ترین اتحادیه دانشجویی در ایران– به بهانه های واهی امکان فعالیت ندارند. و بیش از یکسال است که به علت واهمه حاکمیت از این تشکل دانشجویی، اجازه برگزاری نشست صادر نمی شود
اين هجمه در حالي صورت مي گيرد كه مسئولين وزارت علوم در اظهاراتي مضحك از بسترسازي براي فعاليتهاي دانشجويي دم مي زنند و هر روز با لفاظيهاي گوناگون سعي در زيبا جلو دادن رفتار ننگ آور اين كابينه امنيتي و نظامي دارند. گویی ایشان در کذابی از یکدیگر سبقت می جویند!مسولین وزارت علوم تلاش می کنند اعمال حذفی و استبدادی خویش را در شعار تساهل و تسامح و پذیرفتن کثرت پنهان کنند.طرح هایی نظیر خانه تشکلها در حالی شکل گرفت که بسیاری از انجمنهای عضو دفتر تحکیم وحدت–بزرگترین و فراگیر ترین اتحادیه دانشجویی در ایران– به بهانه های واهی امکان فعالیت ندارند. و بیش از یکسال است که به علت واهمه حاکمیت از این تشکل دانشجویی، اجازه برگزاری نشست صادر نمی شود
6
در اين ميان سكوت مدعيان اصلاحات نيز لكه ننگ ديگري است در كارنامه كساني كه دم از اصلاحات و و تشكيل جبهه حقوق بشر مي زنند اما در عمل حاضرند برای کسب منفعت خویش با هر نوای قدرتی، سازگار شوند .كساني كه به حقوق بشر و ازادي اعتقادي ندارند و از اين شعارها تنها براي جلب آراي بيشتر استفاده مي نمايند. براین دوستان باید زنهار زد که عملکردهای اینگونه بود که باعث شد در صحنه سیاسی اجتماعی ایران بازنده باشند.در پايان دفتر تحكيم وحدت ضمن محكوم كردن اين اقدامات شرم آور اعلام میکند دانشگاه را خانه خود می داند و دفاع در برابر تعرضات و دست اندازی به آن را واجب و در این دفاع علی رغم تمامی فشار ها و تهدید ها از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد. از كليه دلسوزان مي خواهد در برابر اين اقدامات كه هدفي جز ايجاد خفقان و به بند کشیدن نهد دانشگاه توسط عده اي معدود ندارد سكوت ننمايند كه سكوت امروز فرداي مصيبت باري را به بار خواهد آورد. از سوی دیگر بایستی یادآور شد؛ ایران ققنوسی است که بارها و بارها در دام قدرت مداران گرفتار امده است اما در آخر این ایرانیان بوده اند که با مقاومت در برابر تجاوزها و تعدی ها، آزادانه و با کرامت به حیات خویش ادامه داده اند
شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدتشهریورماه ۸۵