Saturday, April 29, 2006

بی تفاوتی سران نظام به سرنوشت مردم و ایران!؟


بی تفاوتی سران نظام اسلامی به گذارش البرادعی دقیقا مشابه عکس العمل مدیریت بحران نظام بعثی پیشین عراق در برابر تحریم های کشورشان است. مدیریتی که با هدف حفظ وضع موجود و بقای رژیم و با سپر کردن مردم در برابر خواست جهانی ایفای نقش می کرد وآنچه در این میان نیز برای مدیریت سیاسی اسلامی فاقد ارزش است برآود زیان هائیست که بر بدنه خسته و نا امید ملت ایران که هنوز از ظربات جنگ هشت ساله .به طور کامل خلاصی نیافته است وارد می گردد. جنگی که ادامه آن نیز خود به نوبه خود ناشی از ناکارآمدی یا بی تعهدی همین مدیریت در هنگام بحران بود .اکنون باید از آقایانی که با شعارهای ملی و دهان پرکنی که سالیان دراز در رد و ذم آن ملیون بی شماری را به جوخه و طناب سپرده اند ملتی را به گرداب بی تدبیری خود می کشانند پرسید آیا به جای این فنآوری با هزینه چند میلیاردی بهنتر نیست با سیاست باز اقتصادی و مبارزه با فساد و رانت خواری آقاها و آقازاده ها آنچه را که امارات و ترکیه از ایران دزدیده اند به وطن بر گردانید.آیا بهتر نیست با ایجاد فظای باز سیاسی قدرت را به مردم ارانه دهید تا در خلاء مشروعیتی که نظام گرفتارش است. از جمهوری آزربایجان کذایی تا روسیه چون یار قافله و رفیق دزد تیشه را بر ارکان ایران نزنند و از نفت شمال گرفته تا ملیت آذری را تصاحب نکنند.آنچه که واضح است هزینه این حاشیه امن گشایی به اسم. دست یابی به فن آوری هسته ای که هیچ کس به آن باوری ندارد این بار بسیار بیش تر از حادثه آفرینی های چون اشغال سفارت آمریکا یا جنگ هشت ساله یا هزاران دردسر آفرینی دیگریست که سران اسلامی برای ملت ایران و منطقه آفریده اند

Friday, April 28, 2006

لیبرالیسم وپلورالیسم


آبراهام لینکلن:

اگر خداوند مرا به بهشت بفرستد و در انتخاب جهنم آزاد نباشم آنجا را
ترک خواهم کرد

پلورالیسم و لیبرالیسم دو اندیشه ای هستند که شالوده دنیای متمدن امروزی به شمار می آیند و در سایه آنهاست که بشر امروزی امکان پیوند اقوام و نسل ها و چشم اندازی روشن از آینده را به دست آورده است
ایبرالیسم به انسان می آموزد که فردیت بنیان غیر قابل حذفی است که نباید ان را فدای جمع وایده های آنان کرد و آزادی یک انسان تنها در زمانی محدود می شود که آزادی یک همنوع دیگر از سوی آن در معرض خطر قرار گیرد و تا آن زمان نباید حکومت ها قیدی بررفتار و آمال انسان قرار دهند زیرا تنها در آزادی مطلق وبی قید وشرط است که امکان رشد استعداد های بشر وجود دارد
لیبرالیسم از سویی معتقد به انسان آرمانی و ایده آل نیست که بتوان آن را به عنوان الگویی در نظر گرفت و با نقض آزادی، فرد را به تبعیت از آن وا داشت لیبرالیسم انسان را با تمامی ضعف ها و توانایی هایش به عنوان واحدی که غیر قابل نادیده انگاشتن است می پذیرد که می شود او را به نحوی بار آورد که با در نظر گرفتن منیتش که اصلی غیر قابل مخدوش کردن است برای جامعه خویش نیز مفید باشد.

پلورالیسم نیز سخن پروتاگوراس را به ما گوش زد می کند که انسان معیار شناخت انسان است و هر انسانی بر اساس اندیشه ی خود درباب جهان وانسان سخن می گوید
به عبارتی هیچ دستگاه ارزش گذاری واحدی خواه مذاهب در کم شریعت ترین شکلشان، را نمی توان برای بشر قائل شد زیرا از آنجا که در حیطه فکربشری مفهوم می یابند در گیر پیش شرط ها و مذموم ومطلوب بودن ها می باشند و قابل تطبیق به اندیشه متناقض ومعارضشان نیستند.
نسبی گرایی پلورالیسم به ما می آموزد که معیار اخلاقی واحدی وجود ندارد وفرد گرایی لیبرالیسم یاد می دهد که ارزش آزادی شخص به حدی یست که آنرا به هیج قیمتی نباید محدود کرد
همان گونه که نوشته شد در پرتوی این دو باور است که جوامع مدرن توانسته اند بدنه خویش را بر شالوده های استوار کنند که علاوه بر تأملو تساهل تمامی ارکان و قومیت های آن نسبت به یک دیگر دارایی چنان پویندگی گردد که در اثر وقایع خارجی یا حوادث داخلی شیرازه امور از هم نپاشد وثباتی را که برمردم و نه بر زور استوار است برای آینده گانش ودیعه دهند
و باید آرزو کرد این دو باور که در غیابشان جامعه و کشور ایران به کلکسیون معظلات تبدیل شده اند روزی در مملکت ما نیز برقرار کردند

Thursday, April 27, 2006

چه مولفه ای مراجع دینی را با هر پدیده تازه ای به مخالفت وا می دارد؟



عصبیت و جزم اندیشی یکی از مصیبت های اهل دیانت بوده و هست به گونه ای که غلبا آنها به دور ازتمامیت خواهی و ذم ونفی تجدد قابل تصور نیستند و برای هریک از مذاهب خاصه ابراهیمی می توان مصادیق و شواهد بسیاری را آورد که تا واپسین دم در برابر آرای مخالف به طرد و تکفیرخشونت متوسل شده اند
چرایی نهفته در این گونه برخورد را علاوه برمولفه ی غیر قابل انکار منعم بودن ارکان مذاهب،از ایستایی و ادامه سننی که جوامع به آن پای بنداند. باید در فلسفه نهفته در بطن این آئین ها نیزجستجو کرد
زیرا هستی مذاهب پیوسته به متافزیکی هستند که بسیاری ازکلیات آن غیر قابل اثبات است وتنها توسل به فلسفه ای پرداخته شده برای آن وجاهتش را برای پیروان مقبول می نماید.متافیزیکی که چگونگی بسیاری را بی پاسخ می گذارد و تنها با فراردر پشت تاریخی غبار آلود و موهوم و احکامی غیر قابل پرسش است که هستی خویش را از نقد پذیری وخرد خرده گیر وچرایش حفظ می کند.
این خرد گریزی مذاهب در هر عصر ویژگی منحصر به زمان به خویش را دارداما انچه در این میان مشترک است تقابل با آزادی خواهی ،گسترش شریعت خاصه در ادیان ابراهیمی و واسطه غائل شدن بین انسان و خدا،و پرداخت انسان خدایانیست که توانای متافیزیکی وهم آلود خویش را جز دور ازدید بشر نمی توانند کسب وحفظ کنند و ورای نقدند
این باور متافیزیکی که بنیان ادیان بر آن است به حدی اساسیست که باعث عبث شدن تلاش بسیاری از متفکران مذهبی در پیوند دادن عنصر خرد ودین گردیده است چون خرد حقیقت پذیر و دین تبعیت خواه است و تلفیق آن دو خردی تبعیت خواه را می سازد که همان انسانی است که در باور متافیزیک چرایی را وانهاده است و با تمسک به حقیقتی غیر ملموس که قابل اثبات و انکار نیست.عقل را نه منجلاب عدم تفکرمذهبی می اندازد و تجدد را به خاطر زیر سوال بردن ارکان لرزان و دستورات نابخردانه و غالبا ظالمانه دین مذموم می شمارد

Wednesday, April 26, 2006

بازی با خرس


روسیه باز نیز در ادامه بازی خود ازبا تحریم ایران از سوی شورای امنیت مخالفت کرد اما آنچه در این میان خنده دار و اسفناک است اعتماد چشم بسته سیاست فقاهتی به این خرس شمالی، یعنی کشوریست که ایران از پنجه هایش زخم های بسیاری را بر پیکره دارد که بسیاری از انها هنوز التیام نیافته است وحالا این خرس به یار سیاسی آخوندها بدل شده است وخرناس های دلگرم کننده اش رژیم را به سوی جنگل جنگ و تحریم می کشاند و حمکومت هم ایران فقیر و نا امید را با خود به پرتگاه نیستی می برد آنچه در این میان مایه حیرت است جهل سران حکومتی همچون دستگان صدام است.زیرا صدام هم به گمان.پشتیبانی روسیه و فرانسه و عدم امکان اتفاق نظر غرب تا آخرین لحظات جنگ را ناممکن می پنداشت و می اندیشید در آخرین لحظه نیز می توان با سیاستی،دول دنیا را به پشت میز مزاکره خواند و با دادن چندین ملیون بشکه به آنها از جیب ملت فقیر خود راه را برای بقای خود تا مدت ها گشود.
حال سران اسلامی هم می بینند با پشت گرمی خرس امتیازاتی را که غرب به آنها داده بود به کل از دست داده اندو باید برای رضایت غرب یکی ازاین4 راه را انتخاب کنند1- کنارگیری احمدی نژاد و قربانی کردن او و بازکردن درب مذاکراتی تازه که در میزان نوقع غرب اختلافی ایجاد نخواهد کرد 2- افتادن به دامن طرح روسیه که نوشدارویی کشنده است و با توجه به تاریخ سیاه روابط دو کشور آبروی برای اخوندها نخواهد ماند 3- تعلیق بی شرط شروط تا چندین سال که اهداف پنهانی رژیم منتفی می کند 4- ادامه بازی با خرس و لجبازی با جهان و خطر تحریم وجنگ که کشوررا هرچه بیشتر به مهلکه می ندازند.
البته راه پنجمی نیز وجود دارد که پذیرفتن ان از خرد آخوندی به دور است وآن این است که با یک همه پرسی ملی راه را برای آشتی عمومی باز کرده وبا واگزاری حکومت به خود مردم در بستر ایران به حیات خود ادامه دهند و حل قضیه را به حکومتی مردمی وا گذار کنندکه البته این گزینه با توجه به مال دوستی وخرد گریزی آخوندی از محالات است

Tuesday, April 25, 2006

فقه دوگانه


همیشه درگیر پایان بودن به خصیصه حکومت حاکمانان به ما تبدیل شده است.گاهی می اندیشم بر ما چه گذشته ها،را باید به فراموشی بسپاریم.اما با وزش باد شدیدی که هرازگاهی بنیان های فرهنگی و اقتصادی و هستی ما را به لرزه می اندازد باید هم از خود بپرسم. که کشش این نکبت عرب خویی وایران ستیزی مردم گریزی در چیست که گاهی مردی با وویژگی شیخ فظل الله ی را به خویش می کشد و با مشروطه اولین جنبش نوگرایی ایرانیان ه به دشمنی خونی بر می خیزد و خود را ملعون ملتی می سازد و گاهی روح روح الله دیگری را در گرداب خود،به ریشه زدن از مدرنیته ملی گرایی وا می دارد.؟! میراث و مرده ریگ کدامین فبیله را ما در کف داریم؟واقفم که شیخ الله ها هر کدم به نقل ازنص تاریخ چه ها که نسیبشان نشد! اما حریری هم با ارادت به آئین نیکانش از بطن سرزمینش صاحب مال و منال شده بود ولی هرگز مام میهش لبنان را برای پول یا بالا تر به بهای جان به دامان جهل اسدی ها ننداخت.
اما از قبیله ما شاید بتوان هزاران فضل الله ها و خمینی ها و لاریجانی ها و غیره را برشمرد که هزاران بارراه را بر ترقی ملت و کشور خود بسته ومی بندند وهنوز هم کمال مطلوب خود را در منکوب شدن ملتی مدرن و تاریخ حقیقتی و بارز ایرانیت و ایرانی می بینند
باید به کنه و بطن این شب آبستن مذهب فقهی شک کرد که چه میزاید؟!و خوشحال بود که نسل جوان ایرانی هر چه بیشتر ازاین عفریته شیعی فاصله می گیرد و بنیان های حکومت را وامیدارد که هرچند صبای با طرح های مضحکی چون مبارزه با بی حجابی بکوشد آب و آبروی از دست رفته فقهی اش را به جوی فقاهت بر گرداند .کاری عبث که حاصل ان از پیش برگ برنده ای دیگر برای مردم است.

Monday, April 24, 2006


تونی بلر نیز خواستار فرستادن پیام قوی تری از سوی جامعه جهانی برای رهبران اسلامی ایران شد. جهان غرب به تدریج تاب و تحمل رفتار دو گانه وگاهی متناقض حکومت ایران را از کف می دهد رئیس جمهوری فرانسه در مصر از عدم پذیرش یک جمهوری هسته ای اسلامی سخن می گوید وسناتورهای امریکا تنها با حمله هسته ای و نه حماه متعارف مخالفت می کنند به عبارت دیگر افکار عمومی غرب حکومت مذهبی ایران را عاملی مخرب در عرصه سیاست جهانی می دانند که باید روش خود را تغیر دهد.
پرونده زیاده خواهی هسته ای ایران،نقض مداوم حقوق بشر و حمایت از گروهای تروریستی عملا رژیم ایران را از در رأس منفورترین حکومت های دنیا قرار داده است که دفاع از آن از حوزه عقل و خرد به دور است و اگر جهان مدرن تا کنون از در گیری با آن خود داری کرده است به دلیل فقدان ادله ب ضد نبوده است.بلکه ارزش دمکراسی که رهبران غرب در بطن آن پرورش یافته اند در تحمل مخالف و عدم برخورد تا حد ممکن است.فلسفه ای که سران جمهوری اسلامی از آن سوءاستفاده کرده اند و اهداف رژِم خود را تا به این پایه پیش برداند اما با توجه به سخنان رهبران سیاسی غرب به انتهای این راه رسیدن دیگر برای آنها غیر ممکن و محال است.چونکه پیام های قوی تر نیز در راه است

Friday, April 21, 2006

خوردن جام ذهر در دقیقه90

خبر ها حاکی از آن است که جمهوری اسلامی همچون گشته در رقیقه 90 جام همیشه آماده ذهر حفظ رژیم را نوش خواهد کرد . پس اگر شنیدید که .... باز نظام پر افتخار کم آورد تعجب نکنید

Wednesday, April 19, 2006

نظام، مردم ایران را به مبارزه طلبید

دوباره رژیم با مبارزه با بد حجابی به نسق کشی از ایرانیان پرداخته است وبا واژه گان بد حجابی پیوسته با اسلامیت به نبرد نسل جوان شتافته است در حالی که بدنه رژیم واقف است که دیر زمانی ست که اختلاف بر اصل است. در هر صورت حاصل این رویاروی نیز از پیش به نفع آزادی خواهان رقم خورده است

Tuesday, April 18, 2006

تخریب آرامگاه شاملو

! بعد از هجوم

قبل از هجوم
کانون نویسند گان هجوم و تخدیب مزاز احمد شاملو را تقبیح کرد.راستی چه انگاره ای جزضدیت با ایمان به آزادی، کسانی را وامی دارد که یه آرامگاه آزاداندیشی شبانه و ددخویانه حمله کند.؟! تنها پاسخی که می توان داد این است که روح آزادی در کالبد آزادی خواهان حتی در تهیای جان جریان دارد و خودکامگان را به وحشت می اندازد. فراموش نباید کرد که جمهوری اسلامی پیکر بسیاری اعدام شدگان وشهیدان راه آزادی را در سکوت ودر نهانگاه های خویش مدفون کرده است .غافل از این که خورشید هرگز در پشت ابر پنهان نمی ماند

Sunday, April 16, 2006

احمدی نژاد:طولی نمی کشه که یکی رو بندازم the times april 13

روزنامه تایمز13آپریل کاریکاتوری چاپ کرده که سوای سوز تاسف و خنده دار بودن به گونه ئیست که باید در بطن آن نیزغور و تفکر کرد زیرا به خوبی نمایان می سازد که افکار عمومی در غرب اصولا اعتمادی به سران نظام و اندیشه آنها ندارد وبه عبارت ساده تر همگان واقفند که راهی را که سران ایران می پیمایند آنیست که قبلا توسط پاکستان و کره شمالی طی شده است همان استرادژی که خواهان مدارا با آژانس انرژی هسته تا هنگامیست که در فرایندی زمان بر،رژیم به فنآوری کامل یا تقریبا کامل (نقطه بی باز گشت) دست یابد و پس از آن همچون کره شمالی با خروج سریع از پیمان منع گسترش انرژی هسته ای نظام تبدیل به حکومت فقاهتی هسته ای خواهد شد و دیگر همچون چین که دنیا با ملاحظه توان مشکل زایی آن حقوق بشر و نقص آنرا تقریبا به فراموشی سپرده است کسی توانای اعتراض به ستم ولایت نخواهد داشت وحاکمان سگ را باز و سنگ را برای همیشه می بندند.و این در حالی که سناریو بیان شده تکراریست به کاریکاتوراحمدی نژاد نگاه کنید!ایا نباید به این دست اورد با شک نگریست و آن نام افتخار فقاهتی و نه ملی نهاد که بوی از ان نبرده اند

Tuesday, April 11, 2006

هرکه ناموخت از گذشت روزگار هیچ ناموزد زهیچ آموزگار




بعد ازنعره های مبارزه طلبانه احمقانه احمدی نژاد بسیاری باور دارند که دگردیسی سیاسی رژیم ایران که با انتخاب اوبه پست تشریفاتی ریاست جمهوری کامل شده و برای اولین بار.نظام فقاهتی در تاریخ خود بقای ترک ها راترمیم کرده و به آنچه که یکپارچگی حکومت اطلاق می شود دست یافته است. البته نکته در میان به فراموشی سپرده شده توجه به مراحل اولیه این دگردیسی سیاسیت که امثال آقایان موسوی زفسنجانی وکروبی وحجاریان وغیر در رأس امور کشوری قرار داشتند و ایرانیان تاوان خونینی بابت آن پرداخت کردند. غرور سیاسی فاتحانه این نسل پیوسته به کاروان در راه مانده اصلاحات خاتمی رنگ درزمان خود اسب مراد حکمت ولایتی را در پهنه ایران زمین میراند وچنان زخمی بر جای نهاد که بعد از گذشت دهه ها چرکابه آن هنوز مشام جهانیان را می آزارد.حال چگونه است که گروهی بر حذف آنها به مثابه سوختن مهره های دمکراتیک و آزادیخواه مرثیه می سرایند و می اندیشند که اگر بودند کار پرونده هسته ای به شورای امنیت نمی کشیدوملت آسوده خاطر به بستر میرفتند!! خود جای تعجب دارد.
در حقیقت من نیز معتقدم که این دگردیسی به وقوع پیوسته و در آن نمی توان شک داشت اما تنها بد جای خونین خود را به بدتر داده است و نه بیشتر و برای ملت قربانی که باید به مسلخ جهل و جور خواه در پهنه مدیریت داخلی یا در عرصه سیاست خارجی برود.فرقی ندارد که از رأس هرم قدرت جهنمی نظام چه کسی یا کسانی نعره می کشند یا سخن می گویند وبه چه طرفندی سعی در گشترش حاشیه امنیت خویش دارند.

Friday, April 07, 2006

تصویر مرد همیشه خوش باور در آستانه سفر به ولایت


گویی که جایزه صلح نوبل برای اقای برادعی علاوه بر مزایایی مادی و وغیره قدرت پیش گویی سیاسی آنهم در زمینه ایران اسلامی داده است .چون در زمانی که حاکمان تهران سخن از عدم سازش می گویند او از نشانه های شوق ایران به مصالحه سخن می گوید! العجب خانمی با همین جایزه سعی در پیوند دادن اسلام و ایرانیت یعنی جمع ضدین داشت و تا انجا در این امر پیش رفت که مشغله فکریش اجازه نداد که همچون سیمین بانوی شعر ایران در دفاع از خق زن وخودش پای به میدان عمل بگذارد. این جایه صلح نوبل هم به چه کسانی ارائه می شود حیف از آن!

Thursday, April 06, 2006

احتمال اقدام یک جانبه


نماینده آمریکا در سازمان ملل:احتمال اقدام یک جانبه آمریکاعلیه ایران وجود دارد

Tuesday, April 04, 2006

جام زهر


قابل توجه پیدوان سر سخت آقا،کاردار ایران برای مذاکده باآمریکا در اسرع وقت اعلام آمادگی کرد!؟ یک جام زهر دیگر،تا کی جانشان بر آید

Monday, April 03, 2006

رایس

رایس:ایران عراق نیست. یعتی عراق حالا زندانی سیاسی وسرکوب وخفقان.اعدام وشکنجه وفقر ورانت خواری ورژیمی فاسد با هزاران غــــــــیب دیگر نداردوما ایرانیان داریم. این برداشت طنزآمیزو تـــــــــــــلخ
بود. اماحقیقت آنکه این رژیم فقاحتی است که خواهان جنگ است و بس