Tuesday, February 14, 2006

آزادگي

الا اي مــرگ! درجانم در آويز
که جام صبر من گرديده لبريز

چسان من زنده مانم ملک ايران
بــــسر گيرد دوباره دور چنگيز
مير زاده عشقي

تلاش براي آزاد بودن افراد ملت از منزلت آزادي و انديشه هر دگر انديش و آزاده ي حکايت مي کند.نبايد به فراموشي سپرد که وقتي ماندلا از زندانش بعد از سالهاي طولاني خلاصي يافت هرگز سخني که نشانه کينه ورزي و خواهان زنداني شدن ديگري حتي زندانبانان گذشته خويش باشد بر زبان نياورد زيرا منزلت خرد و درک آزادي به غايت رسيده او مانع آزار همنوع از هر سنخي گرديد . اين رفتار را در نقطه مقابل دولت سالاران کنوني ايران قرار دهيد که اکثرا خود مدعي سپري کردن دوران سختي در زندان هاي امنيتي ساواک هستند و حالا ديگراني را که گناهي جز ابراز عقيده ندارند به حبس وحد و مرگ محکوم ميکنند.. آيا نبايد به منزلت خرد و انديشه متعالي در نزد افرادي همچون ماندلا و دکتر زرافشان وگنجي احترام گذاشت که تنها براي زنداني نشدن آزادي ، آزادي و گاهي جان خود را فدا مي کنند؟