آزادگي

که جام صبر من گرديده لبريز
چسان من زنده مانم ملک ايران
بــــسر گيرد دوباره دور چنگيز
مير زاده عشقي
تلاش براي آزاد بودن افراد ملت از منزلت آزادي و انديشه هر دگر انديش و آزاده ي حکايت مي کند.نبايد به فراموشي سپرد که وقتي ماندلا از زندانش بعد از سالهاي طولاني خلاصي يافت هرگز سخني که نشانه کينه ورزي و خواهان زنداني شدن ديگري حتي زندانبانان گذشته خويش باشد بر زبان نياورد زيرا منزلت خرد و درک آزادي به غايت رسيده او مانع آزار همنوع از هر سنخي گرديد . اين رفتار را در نقطه مقابل دولت سالاران کنوني ايران قرار دهيد که اکثرا خود مدعي سپري کردن دوران سختي در زندان هاي امنيتي ساواک هستند و حالا ديگراني را که گناهي جز ابراز عقيده ندارند به حبس وحد و مرگ محکوم ميکنند.. آيا نبايد به منزلت خرد و انديشه متعالي در نزد افرادي همچون ماندلا و دکتر زرافشان وگنجي احترام گذاشت که تنها براي زنداني نشدن آزادي ، آزادي و گاهي جان خود را فدا مي کنند؟