Tuesday, January 23, 2007

فاتحان رویایی سیاه


این روزها روزنامه ها و رسانه های دنیایی آزاد هر هز چند گاهی خبر های از توانای های ایران یا افزون شدن آن متتشر می کنند و سران حکومت هم خویش را با توجه به سرکوب وحفقان داخلی ومشکلات آمریکا در عراق جزیره ثبات دیگری می پندارند که یارای مقابله با طوفان های سهمگین را داراست. اندیشه ای نظر که انسان را به وقایع بیست شهریورمنعطف میکنند آن هنگام که آرتش نوپایی رضا شاهی که از نبرد با اشرار لرستان و بویراحمدی ها بر می کشت با تانک های ساخت چکسلاواکی و هواپیماهای دو باله و از رده خارج شهباز مونتاژ ایران در تپه های اطراف تهران"ازگل" در حضور شاه مانور میداد وپس از مدتی تلفنگرام ازگروهان اول عملیاتی می رسید که"حسب المر با چابکی و رشادت تمام گردنه گوچی را گرفتم . اگر قشون سلم و تور هم به میدان ما بیائید هر جا را امر کنید فتح می کنیم " وامرای اشکری و اولیای امور لبخند زنان فتح فتوح را شاهد بودند و شاه گفت"قشون من عالی ترین قشونی است که در دنیا می توان نشان داد و سپهند امیر احمدی یار دیرین رضا شاه مینویسد"من نیز ادب کردم و بدون اینکه حرفی بزنم. تلفنگرام را روی میزی که جلوی اعلیحضرت بود گذاشتم"سپهبد امیر احمدی نگفت که این آرتش بزرگ در مصاف باید امتحان پس دهد اما تاریخ نشان داد که به چه سرعتی رویای بزرگ فرو ریخت
اکنون ملت نگونبخت ایران پس از طی نزدیک به یک قرن شاهد دوباره تکرار همان بازی مسخره است که کسانی با داستن چند صد موشک شهاب ساخت کره در خواب کوس برابری با انبارهای ناگشوده صد ساله آمریکا را دارند. چهار زیر دریای دیزلی ساخت روسیه این دزد شریک قافله رادر میان ناوگانی به ارث رسیده از شادروان محمد رضا شاه را قصد دارند به طیب خاطر به نبرد ناوگان بی شمار و مدرن آمریکا به فرستند.
راستی اگر هدف رژیم دست یابی به حاشیه امنی با دست یابی به سلاح هسته ای نیست.چرا جان مال ایرانیان را به جنگی می فرستد که پیروز آن از پیش تعین شده است؟!
کدامین منطق جز حفظ بقای رژیمی فرسوده و متعفن ایجاب می کند در عرصه سیاست و مدیریت کشور ذخایر محدود ملتی فقیر را با بذل و بخشش به پای روسیه این دشمن دیرین ایران بریزندو میلیاردها دلار را صرف گرفتن تکنولوژی عقب مانده ای کنند که دیگر حتی خود خرس شمال را هم به وجد نمی آورد.
سران حکومت فقاهتی باید اکنون که در قدرتند و یا روزی چون قبل از اعدام صدام پاسخ گوی این باشد که چرا در اصرار و اجرای قرار داد 1940 ایران- شوروی در تقسیم دریای خزر کوتاهی کرده و می کنند؟با کدامین منطق و استدلال جز وطن فروشی آب های تحت مالکیت ایران رابه پوتین و اتحادش بخشیده اند؟
حضرات باید بدانند که عنقریب از آنها پرسیده خواهد شد درحالی که امارات اداعای جزایر ایرانی را دارد "که البته آن هم از بی مدیریتی شمایی که حاکمید بوده است" به کدامین سیاست اقتصادی جز حراج سرامایه دست زده و می زنید که اکنون ایرانیان فقیر وبی چیز باید به بیابانهای پیشینی بنگرند که با تغذیه از شریانهای مالی آنان به بهشتی تبدیل کردیده است و دختران ایرانی برای فروش تن جلای وطن می کنند.
وطنی که دیگر تنها نامی از ایران را داراست وآنچه حکومت فقاهتی برای آن به ارمغان آورد چنان شوم بود
که قلم توانای شرح ان را ندارد.اما ای کاش این فاتحان سازنده اسباب بازی های شهاب وحریسان به مال وجان ایرانیان لحظه ای به خود آیند و حد اقل به آخرت صدام تکریتی و اذنابش که چون دنیایشان خونین وختم به نکبت بود . درس عبرتی بگیرند و فراموش نکنند که آینده ازآن ایران آزاد است