براي آذر سياه
امروز مـــــــارها بر دوش برادران غيورمان
به سمت شرق
به گورســـــــــــتان مي خزند
تا قطب نما را به قبله بچرخانند
حــــــــلاوت خيرات
و
تلخي سيگار
و بوي کفن تازه
.انقباض مردمک هاي سفيد را هم به گريه کشانده است
حالا
شيارهاي مغز فرزانه ها بايد تير بکشند
يا
شيار هاي مغز فرزانه ها را،بايد به تير بکشند
زيرا اکنون مردگان هم حجممان
نشان پرسديدني نبضشان را برسينه ها مي کوبند
عبور چه کسي را ديگر به سوگ نينديشيدنش بايد بنشينيم؟
مارها؟
مردم؟
يا ضحاک؟
وقتي که تمام کوچه هايمان به نام مردگانشان شد
وتمامي شهيدانمان بنام کوچه هاي آنها مردند؟
کيوان بابايي
به سمت شرق
به گورســـــــــــتان مي خزند
تا قطب نما را به قبله بچرخانند
حــــــــلاوت خيرات
و
تلخي سيگار
و بوي کفن تازه
.انقباض مردمک هاي سفيد را هم به گريه کشانده است
حالا
شيارهاي مغز فرزانه ها بايد تير بکشند
يا
شيار هاي مغز فرزانه ها را،بايد به تير بکشند
زيرا اکنون مردگان هم حجممان
نشان پرسديدني نبضشان را برسينه ها مي کوبند
عبور چه کسي را ديگر به سوگ نينديشيدنش بايد بنشينيم؟
مارها؟
مردم؟
يا ضحاک؟
وقتي که تمام کوچه هايمان به نام مردگانشان شد
وتمامي شهيدانمان بنام کوچه هاي آنها مردند؟
کيوان بابايي