Monday, June 19, 2006

درک مبهم


جمهوری اسلامی ایران شاید یگانه مثال حکومت ناقص در جهان هماهنگ کنونی باشد. رژیمی که تمامی کنش های متناقض آن اگر چه در ظاهر بر حول مدار مذهب گرایی می گردد اما در اصل و واقع امر بر خود محوری اشخاص و نه حتی ایدئولوژِی استوار است و به دلیل بسیار ساده غیر قابل بیش بینی بودن ذهن افراد ، تمامی شئون حکومت به اسلامی نیز بر حسب منافع متغیر و واکنش های متاسب اشخاص دچار نواسانی سرسام آور است که هیچ مثال دیگری برای آن موجود نیست و انحصار این نوع خاص شتر گاو پلنگی سیاسی در مخیله آخوندی گویی از ازل به یادگار مانده است.
مرده ریگی فقهی که چهره کریه آن به خوبی در پرونده هسته ای ایران نمود دارد به نحوی که از هر گوشه سیاست خانه تاریک ایران، سازی و از هر روزنی رقصی جداگانه به نمایش گذاشته شده است که هر انسان خرد مداری را از پریشانی اهل دار الحکومه فقاهتی به حیرات وا میدارد.
باید اظافه کرد اگر چه هرشخص حقیقی یا حقوقی در شرایط عدم پیش بینی طرف مقابل تا حدی در اظهار عقیده صریح برای مدت خوداری می کند.اما در نهایت برای آنی که در مقابل هیئت حاکمه ی را باپراکندگی و تشدد آری و مراکز قدرت متعدد را دارد زمانی فرا خواهد رسید که گزینه ی جز تاکید بر درک خویش نداشته باشد و حکومت دارای تشدد آری را به مانند شخصی دیوانه مطلق و زنجیری مفروض کند که مدارا با آن تنها در زمانی میسر است که بر روی تحت روانکاوی قدرت بسته شده باشد واز توانای آن کاسته شده و منکوب گردد.ظاهرا در اتاق بازی وقت خریدن نظام فقاهتی به این سو می چرخدو دنیا تخت تغیر حکومت تهران را آماده کرده است و جدای از هر نرد عشقی که سران مذهبی تهران با دیگران وبه بهای پول نفت ایران دارند زمان تغیر فرا رسیده است