Monday, November 13, 2006

پیروزی دمکرات هاو شادمانی مشهدی عبادها


پیروزی دمکرات هاو شادمانی مشهدی عبادها


ـ پیش از انقلاب، هر ساله فیلمی در یکی از سینماهای شهر تبریز"که چون نامش رادرست بیادندارم وبرای پرهیز از اشتباه نامی نمی آورم" به نمایش در می آمد که نمایش هر ساله اش خود به سنتی دوست داشتنی در این شهر تبدیل شده و بسیاری ار مردم هر ساله آنرا ديده ولی باز هم همه ساله چشم براه نمایش آن بودند و گویا از دیدن آن سیر نمی شدند! نام فیلم "مشهدی عباد" بود که به زبان روزمره، مردم آنرا"مشدی عباد" می نامیدند. فیلم به زبان ترکی و ساخت آذریایجان شوروی بود و داستانش در باره ملایی بود که از ملایی تنها لباسش را داشت(همآنگونه که اکنون تا بخواهید ما از این دست ملایان داریم و اگر در هر زمینه کمبود داشته باشیم، در این زمینه خوشبختانه به مبارکی وجود "ام القرای اسلام ناب محمدی"، کمترین کمبودی نداشته و چنین ملایانی در ایران امروز همچون قارچ از زمین روییده اند). مشدی عباد همه سر حریف بود و چنانکه دانیددر پشت پرده "آن کار دیگر می کرد" و فیلم چهره حقیقی او را به نمایش می گذاشت. فیلم کمدی موزیکال بود و یکی از زیباترین سکانس های آن، پایکوبی وآواز طنز آمیز ویژه خود مشدی عباد بود که در اوج شادمانی اش شکل می گرفت و به راستی به ریش دنیا و مردم ساده دل خوش باور می خندید.
پیروزی دموکراتها در آمریکا، این روزها "مشدی عباد ها" ی ایران را به پایکوبی آورده است! رهبر معظم به پایکوبی پرداخته و در بیانات همچون همیشه تاریخی و بی مانند خود، آن را "پیروزی بارز ملت ایران"(بخوانید آدمکشان در "جمهوری" اسلامی) نامیده است. کسی که از ماهیت این رژیم قلابی و نیرنگ باز کاملن آگاه است، ازاین سخنان بی پایه و بی مایه کمترین شگفتی به خود راه نمی دهد. وارونه نمایی و پاک کردن اصل صورت مسئله، شیوه همیشگی رهبر معظم و حکومت اسلامی بوده است. رهبر معظم به همین زودی فراموش کرده است که در آغاز انقلاب، امام راحل، او، رفسنجانی و رفقایشان، چگونه با جمهوری خواهان آمریکا بر علیه همین دموکرات هایی که امروز از پیروزی آنها به وجد آمده اند، بر سر گروگانهاو برای شکست همین دموکرات ها، به معامله پرداختند که به یکی از ننگین ترین زدو بندهای تاریخ تبدیل شده و بنام"ایران گیت" نامیده شد که نیازی به شرح بیشتر نداشته و همه از آن با خبر هستند. ولی مهمترین جنبه این " پاک کردن ها"ی صورت مسئله، پنهان کردن آشکار و روشن بخش مهم دیگر این رویداد است و آن احترام به رأی مردم و انتخابات حقیقی برآمده از وجود مردمسالاری (دموکراسی) در آمریکا است. اگر قرار است از پیروز این میدان نام برده شود همآنا پیروزی بزرگ برای مردمسالاری است نه آدمکشان در حکومت اسلامی! آیا در آمریکا رهبر معظمی وجود داشت که با ریا کاری و بهره برداری ازلشگر جرار شورای نگهبان، سپاه و بسیج و با هزینه میلیون ها دلار، رأی سازی کرده و بنام انتخابات، که در سیستم ولایت فقیه اصولن مفهومی نداشته و یک پوسته نمایشی و فریب کارانه بیش نیست، کسانی را که خود می خواهد از جعبه مارگیری خود بیرون بیاورد؟ پرسش بنیادی این است که رژیمی که رهبر، مجلس، رئیس جمهور، دولت و پارلمانش قلابی است و بر گزیده مردم نیستند، چگونه به خود جرأت می دهد حتا در این باره سخن بگوید؟ سردمداران حکومتی که مردم در آن کمترین آزادی در گزینش شدن و گزینش کردن نداشته و رهبر معظم و گروهی از ملایان، آنها نیز گزیده رهبر، برای مردم تعین تکلیف کرده و حتا پس از آن نیز در رأی ها دست برده تا مهره های کاملن خودی را پیروز گردانند(داستان به نمایندگی رساندن همین حداد عادل رئیس کنونی مجلس در مجلس پیشین و گزینش قلابی و ساختگی او به رهبری مجلس کنونی راکه دیگر کودکان دبستانی ایران نیز می دانند)، اگر در این گونه زمینه ها سخن نگویند بسیار به سودشان تمام شده و چنین رسوا نمی شوند.
2 ـ یک رویدار بسیار مهم دیگر انگیزه شده است که با زیر پا نهادن همه راستی و درستی ها وبی آنکه کمترین اشاره ای به شیوه انتخابات آزاد در آمریکا بکنند، از پیروزی دموکرات ها در آمریکا چنین هیاهو به راه انداخته و آن را پی گیری کنند. آن رویداد دیگر که سبب شادی همه آزادیخواهان جهان شده و ضربه سهمگینی به "جمهوری" اسلامی و سیستم تباه و آلوده ولایت فقیه وارد نموده است، دستور دادگاهی در آرژانتین برای پی گشت و دستگیری هاشمی رفسنجانی و 8 تن دیگر از آدمکشان "جمهوری" اسلامی به جرم جنایت بر علیه بشریت است. آدمکشانی که تنی چنداز آنها هم اکنون در لانه رهبری رایزن او هستند. رویدادی که رهبر، رفسنجانی و دیگر جانیان را به لرزه در آورده است. این دستور جهانی دستگیری نشان می دهد آدمکشان به هر نیرنگی وبه هر تلاشی برای پنهان کردن چهره حقیقی خود دست بزنند، نمی توانند ازچنگال دادگری بگریزند و سر انجام روزی با رسوا یی گرفتار آمده و به سزای جنایت هایشان خواهند رسید. علی خامنه ای نیز خود می داند که اگر زنده بماند، هیچ گریزی از این راه وگرفتاری در چنگال آهنین دادگری نخواهد داشت و خون ریخته شده هزاران بیگناه روزی او را در کام خود فرو حواهد کشید.
3 ـ کانال 1 تلویزیون سوئد، چند شب پیش(پنجشنبه، 9 نوامبر 2006، ساعت 10 شب) گزارشی پخش کرد که آگاهی های داده شده درآن، برای آینده ما ایرانیان، میهن ما وآنچه امکان دارد روی بدهد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این گزارش در باره اسرائیل و تهدیدهای بنیادگرایان درحکومت اسلامی از آن میان احمدی نژاد، رئیس جمهور روانی گزیده رهبر، و برنامه هایی بود که اسرائیل خود را برای بکار بردن آن آماده نموده است. دیدن این گزارش می بایست سبب نگرانی جدی هر ایرانی آزادیخواه و ضد جنگ و خونریزی شود. این گزارش نشان می داد که اسرائیل سال ها با چه تکنیک بسیار پیشرفته و دقت و موشکافی ای، دیوانه سری های خشک مغزان در حکومت اسلامی برای دست یابی به بمب اتم را پی گیری نموده و چگونه با بهره وری از کارشناسان فراوانی که در زمینه های گوناگون و به ویژه نظامی دارد، برنامه ریزی نموده است که حتا به تنهایی و بی یاری اروپا و آمریکا، در زمان لازم پایگاه های هسته ای ایران رانابود کند. آنها به روشنی می گفتند که حکومت اسلامی را تهدیدی جدی نه تنها برای اسرائیل که برای بشریت و همه جهان دانسته و دست یابی حکومت اسلامی به بمب اتم را برای خود مسئله مرگ و زندگی دیده و نا شدنی است که در زمان لازم، آنی در نابود کردن این تاسیسات به خود دودلی راه بدهند. آنها چنان از برنامه ریزی، جنگ افزارها و تکنیک پیشرفته خود مطمئن هستند که با اعتماد کامل به خود از پیاده کردن مو به مو وسد درسد نقشه نظامی خود گفته و آن را کاری شدنی و آسان برای ارتش خود می دانستند با آنکه از خطر های واکنش حکومت اسلامی نیز با خبر بوده و از هم آکنون پیش بینی نموده اند که باید از جان و هستی همه یهودیان در سراسر جهان نگاهبانی و نگاهداری کنند. آگاهی های آنها بسیار همه جانبه بوده و از همه پایگاه ها ی هسته ای و ساخت های زیر زمینی حکومت اسلامی، عکس های هوایی دقیق در دست داشتند. آنها از رذالت سردمداران حکومت اسلامی که حتا برخی از این پایگاه های پنهان را در مرکز های مسکونی و پر جمعیت ساخته اند نیز با خبر بوده و از هم اکنون نیز می گقتند که چاره ای جز زدن این پایگاه ها نداشته که گمان آسیب های انسانی بالایی خواهد داشت.
شادی و هیاهوی علی خامنه ای و دیگران در حکومت اسلامی مردم فریبی و خود فریبی ای بیش نیست. آنها حتا اگر دلخوش باشند که با بهره وری از پیروزی دموکرات ها در آمریکا، به آرزویشان رسیده و برای گرفتن تضمین امنیتی از آمریکا در به کار نبردن کوشش برای سرنگونی آنهابا دادن همه گونه باج و رشوه ای به پای میز گفت وگو رفته و به سازش کلی نیز دست بیابند، با اسرائیل چه خواهند کرد که تنها خواب و گمان است اگر حتا با فشار آمریکا نیز اتمی شدن ملایان را بپذیرد.
ما مردم ایران باید در اندیشه فردای هولناک خود باشیم. این رژیم نادان و نیرنگ باز برای ماندگاری خود و اجرای خواب و گمان های کودکانه خود در رهبری منطقه و حتا جهان! که همه را به روشنی از دهان رهبر و احمدی نزاد می شنویم، کمر به نابودی ایران و مردم ایران بسته است. این رژیم با زور و قلدری و با به باد دادن اندوخته های ملی، آزادی، امنیت، پیشرفت(پیشرفت را تنها در بکار گیری دانش دیگران برای مونتاژ و بهره برداری ازتکنیک های فرسوده نظامی روسیه و کره شمالی و... به دین ترتیب فرآوری موشک و بمب دیده است)نان، کار، مسکن و یک زندگی شرافتمندانه را از مردم ایران گرفته است و با همه نیروی خود کوشش می کند آن را به "انرژی هسته ای حق مسلم ما است" تبدیل کند. ما راهی جز کنار گذاشتن حتا کوتاه زمان اختلاف ها، دوری از گروه گرایی ها و خود خواهی ها و سازماندهی، برنامه ریزی دقیق و آماده سازی خود برای پیش گیری از فاجعه نداریم. هم میهنان فردا دیر است، امروز باید
کاری کرد
کوروش گلنام
یکشنبه 21 آبان 1385 ـ 12 نوامبر 2006